پنج شنبه ۱۸ خرداد ۱۴۰۲
صفحه اصلی
ثقلین
قرآن
اهل بیت (ع)
عقاید
کلام اسلامی
مهدویت
ولایت فقیه
ادیان توحیدی
فرق ضاله
پاسخ به شبهات
احکام
آموزش احکام
استفتائات
وجوهات شرعی
احکام روز
اخبار مراجع
اخلاق و عرفان
اخلاق اسلامی
عرفان اسلامی
شهدا
مفهوم شهادت
معرفی شهدا
خانواده
سبک زندگی اسلامی
روانشناسی
مشاوره
پرسش و پاسخ
خبر
فرهنگی و هنری
سیاسی و اقتصادی
علمی
اجتماعی
پزشکی
بین المللی
ورزشی
اخبار ولایت
طب سنتی
چند رسانه ای
ستاد احیای فرهنگ مهدویت
محصولات ستاد
دارالقرآن های مهدویون
قافله های زیارتی و سیاحتی
کلاس های فرهنگ مهدوی
کلاس های هسته مطالعاتی
هیئت های مذهبی خواهران
هیئت های مذهبی برادران
مداحی های هیئت محبان سیدالشهداء
کد پیشواز
حمید عجمی.....نفر دوم رشته عکاسی در سومین جشنواره هنری سرباز وطن
انقلاب اسلامی ادامه دهنده نهضت علوی
"خداهست "(چطوری دعا کنیم و چگونه گره گشایی نماییم؟)(۳)
دیدار با حر بن یزید
زن من و صد حوریه
"تبدیل افکار منفی به افکار مثبت "(۱)
در بیان این که هر یک از قوای اربعه را لذت و المی است به مقتضای طبیعت و جبلت انسان
نذر فی سبیل الله
حکم دریافت پول برای جوایز مسابقات
کاشت ناخن مصنوعی و حکم وضو، غسل و نماز با آن
شهدا
زندگینامه شهداء
عشق به فرزند
... با لحنی بین حالت جدی و نیمه جدی گفت: کسی حق نداره دست رو بچه من بلند کنه!
زندگینامه شهداء
بعد از عملیات
عملیات میمک تازه شروع شده بود به هر زحمتی که بود با چند تا واسطه پیدایش کردم و بالاخره تلفنی...
زندگینامه شهداء
اورکت نو
...گفت: وقتی رسیدیم جبهه، یک اورکت به ما داد دیروز که می خواستم بیایم مرخصی هم اورکت را گرفت و داد...
آخرین مطالب شهدا
زندگینامه شهداء
اتاق خصوصی
...بعد از شهادتش آن دو نفر را دیدم که خودشان آمدند پیش من گفتند: ما محافظ آقای برونسی بودیم!
۱۴۰۱/۱/۲۹
زندگینامه شهداء
شرایط سخت
...فقط می دانم باید سریع می رساندیمش بیمارستان. توی آن شرایط سخت هم، به ماشین بیتالمال که جلو خونه بود، دست نزد...
۱۴۰۱/۱/۲۳
زندگینامه شهداء
سهم خانواده من
...خانواده من توی انقلاب سهمی ندارن که بخوان کولر بیت المال رو بگیرن.
۱۴۰۱/۱/۲۲
زندگینامه شهداء
شمع بیت المال
گفت: شوخی نکن سید! همین ماشینش هم که دست منه برام خیلی سنگینه، می ترسم قیامت نتونم جواب بدم، چه برسه به راننده.
۱۴۰۰/۱۲/۲۹
زندگینامه شهداء
یک قطره اشک
...گفت اگر یک قطره اشک از چشم یک یتیم بریزه می دونی فردای قیامت خدا با من چه کار می کنه زن؟!
۱۴۰۰/۱۲/۸
زندگینامه شهداء
لطف امام هشتم سلام الله علیه
...از لطف امام هشتم سلام اللهعلیه به خانواده اش خاطرجمع بود. ...
۱۴۰۰/۱۲/۱
زندگینامه شهداء
فانوس
...حاجی، مسئول چادر را صدا زد صورتش را بوسید و گفت این چراغ مال بیت الماله، خیلی باید مواظبش باشی، که کسی بهش دست نزنه که تورش می ریزه.
۱۴۰۰/۱۱/۲۴
زندگینامه شهداء
زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی
... جوابی که عبدالحسین داد، این بود رمز موفقیت ما کمک و عنایت اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام بود امدادهای غیبی...
۱۴۰۰/۱۱/۱
زندگینامه شهداء
زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی
خودش یک آر پی جی گرفت و راه افتاد طرف تانکها. همین طور که می رفت و بالاخره اینها را باید منفجر کنین چون علیه اسلام جمعشون کردن این جا...
۱۴۰۰/۱۰/۱۷
زندگینامه شهداء
زندگی نامه و خاطرات شهید عبدالحسین برونسی
...صداش با چند دقیقه پیش فرق می کرد گرفته بود درست مثل کسی که شدید گریه کرده باشد گفت سید کاظم! خوب گوش کن ببین چی می گم...
۱۴۰۰/۱۰/۱۰
زندگینامه شهداء
خاکهای نرم کوشک و یادگار برنسی
حتی یکی از پیشانی بندها را برداشتم و دادم دستش. نگرفت گفت دنبال یکی می گردم که اسم مقدس بی بی توش باشه. حال و هوای خاصی داشت. خواستم توی پرش نزده باشم.خودم هم کمکش کردم بالاخره یکی پیدا کردیم که توش با خط سبز رنگ زیبایی نوشته بود یا فاطمة الزهرا(س) ادراکی.
۱۴۰۰/۱۰/۴
زندگینامه شهداء
میوه برای همه
. قبل از این که بچه ها بخواهند مشغول خوردن بشوند، حاجی به حرف آمد و گفت برای تمامی نیروها این رو گرفتی یا نه؟
۱۴۰۰/۹/۲۰
زندگینامه شهداء
حالی برای نماز
اذان صبح آمد بیدارمان کرد بلند شدم و پلکهایم را مالیدم. چند لحظه ای طول کشید تا چشمام باز شد. به صورتش نگاه کردم. معلوم بود که مثل هر شب، نماز باحالی خوانده است.
۱۴۰۰/۹/۲۰
زندگینامه شهداء
خاطره تپه ای ۱۲۴
توی راه بهم گفته بود می خوام برات خاطره اون تپه را تعریف کنم. فتح المبین، اولین عملیاتی بود که فرمانده گردان شده بود توی همان عملیات هم، من و او از هم جدا شدیم او از یک محور و من از محور دیگر.
۱۴۰۰/۹/۱۹
زندگینامه شهداء
شهردار سید کاظم حسینی
درسته که من فرمانده گردان هستم، ولی اگر برم دنبال کارها، اون وقت ظرفم رو یکی بشوره و لباسم رو یکی دیگه، این که نشد فرماندهی که!
۱۴۰۰/۹/۱۴
زندگینامه شهداء
سخنرانی اجباری
نه تنها من، همه کادر تیپ را وادار به این کار می کرد یکی سخنرانی اجباری بود...
۱۴۰۰/۹/۶
زندگینامه شهداء
زن من و صد حوریه
گفتم حاجی همسرش را خوب شناخته، قدر همچین زنی فداکار و صبوری کسی مثل خود حاجی باید بدونه.
۱۴۰۰/۹/۶
1
2
3
4
5
6
>>
مهمترین مطالب
خبر فرهنگ و هنر
::> ولایت آنلاین، گروه ثقلین <::
خبر فرهنگ و هنر
::> ولایت آنلاین، گروه ثقلین <::
خبر فرهنگ و هنر
::> ولایت آنلاین، گروه ثقلین <::
اخبار اجتماعی
حق دارند از سلام فرمانده عصبانی باشند
::> ولایت آنلاین، گروه خبر < ::
امام شناسی
جهاد بزرگ امام صادق علیه السلام
::> ولایت آنلاین، گروه عقاید < ::
اخبار اجتماعی
تسلیمشدگان به فضای مجازی
::> ولایت آنلاین، گروه خبر < ::
راهنماشناسی
مناقب و سخاوت امام حسن در آیینه روایات اهل تسنن
::> ولایت آنلاین، گروه عقاید < ::
مهدویت
ظهور امام زمان در روز نوروز
::> ولایت آنلاین، گروه عقاید < ::
ولایت فقیه
طروات بهاری در سخنرانی نوروزی امام خامنهای
::> ولایت آنلاین، گروه عقاید < ::
احسن الحال شدن
"یا مقلب القلوب ..."
::> ولایت آنلاین، گروه عقاید < ::
پربیننده ترین
پربحث ترین
زندگینامه شهید امر به معروف شهید علی خلیلی
آمار