امام جواد(علیه السّلام) در برابر فرقه هایى که در دوران آن حضرت وجود داشتند، برای شیعیان اعلام موضع فرموده و حقایق آنها را روشن می ساختند.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
مواضع امام جواد(ع) در برابر انحرافات اجتماعی:
چکیده: محمد بن على بن موسى الرضا(علیهم السّلام)، امام جواد(علیه السّلام) نهمین پیشواى شیعیان امامى مذهب و از برگزیدگان خدا براى هدایت مردم مى باشد. مادر ایشان سبیکه نام داشت که از خاندان ماریه قبطیه، همسر پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به شمار میرود. در برخی از منابع نام مادر ایشان خیزران و ریحانه نیز آمده است.

محمد بن على بن موسى الرضا(علیهم السّلام) امام جواد(علیه السّلام) نهمین پیشواى شیعیان امامى مذهب و از برگزیدگان خدا براى هدایت امّت آخرین رسول الهی مى باشد. مادر ایشان «سبیکه» نام داشت که از خاندان ماریه قبطیه، همسر پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) به شمار می رود. در برخی از منابع نام مادر ایشان خیزران و ریحانه نیز آمده است.[۱]
دهم رجب و البته نیمه رمضان را زمان تولّد حضرت دانسته اند که البته این اتفاق بدون تردید در سال 195 هجرى بوده است.[2]
مطابق اکثر گزارشات، شهادت آن حضرت، در آخر ذیقعده سال 220 هجرى است. ایشان در سال ۲۲۰(ه.ق) توسط معتصم خلیفه عباسی در سن ۲۵ سالگی در بغداد به شهادت رسید و در کنار جدش امام کاظم(علیه السّلام) در شهر کاظمین به خاک سپرده شد.[3]
مشهورترین لقب امام نهم، «جواد» است و القاب دیگرى همچون: «زکى» ، «مرتضى» ، «قانع» ، «رضیم» ، «مختار» ، «متوکل» و «منتجب» نیز براى آن حضرت برشمرده اند. کنیهاش «ابو جعفر» است که معمولا در روایات تاریخى «ابو جعفر ثانى» ذکر مىشود تا با «ابو جعفر اول» یعنى امام باقر(علیه السلام) اشتباه نشود. عمر آن حضرت 25 سال بوده و پس از شهادت پدر بزرگوارش در سال 203 تا 220 امامت شیعه را بر عهده داشته است. [4]
مواضع امام جواد(علیه السّلام)در برابر انحرافات اجتماعی:
به نظر بسیاری از مورخان با حضور نهضت ترجمه و اوج گیری تمدّن اسلامی در قرن دوّم که از زمان منصور عباسی آغاز شده بود، در زمان مأمون عباسی به اوج خود رسید. به طبع این امر انحرافات نیز در جامعه رشد می کرد. انحرافات، موضع گیریها و شبهه افکنی های فرقه هایی چون زیدیه، واقفیه، غلات و مجسمه، امام را بر آن داشت تا در حوزه فرهنگ در برابر آنان موضعی شفاف اتخاذ کند. امام جواد(علیه السّلام) در برابر فرقه هایى که در دوران آن حضرت وجود داشتند، برای شیعیان اعلام موضع فرموده و حقایق آنها را روشن می ساختند.
1. یکى از این فرقهها اهل حدیث بودند که مجسّمه گفته میشدند چرا که خدا را دارای جسم مى پنداشتند. برداشت های غلط آنان از آیاتی چون «یدالله فوق ایدیهم» و «ان الله علی العرش استوی» باعث شد که خداوند را دارای جسم بدانند، لذا حضرت در مقابل آن ها فرمودند: «شیعیان نباید پشت سر کسی که خدا را جسم می پندارد نماز بخوانند و به او زکات بدهند»[5] و با این شیوه از تفکر آنان اعلام برائت کردند.
2. از گروه های دیگر عصر امام «زیدیه» است که از شیعه دوازده امامی منشعب شده بود. دشمنى زیدیه با امامیه و طعن آنها بر امامان(علیهم السّلام) سبب موضع گیرى تند ائمه اطهار(علیهم السلام) در برابر آنها شد؛ امام جواد(علیه السّلام) در موضع گیری خود، در برابر فرقه زیدیه که امامت را پس از امام زینالعابدین(علیه السّلام) از آن زید فرزند امام زینالعابدین(علیه السّلام) می پنداشتند، آنان را در ردیف ناصبی ها خواندند.[6]
3. همچنین امام در مقابله با فرقه «واقفیه» که قائل به غیبت امام موسی کاظم(علیه السّلام) بوده و بدین بهانه وجوهات بسیاری را مصادره کرده بودند، در بیانی فرمودند: «شیعیان نباید پشت سر آن ها نماز بخوانند».[7]
4. غلات نیز به سبب آن که در بدنام کردن شیعه سهم بسزایى داشتند، مورد تنفر امامان معصوم(علیهم السّلام) بودند. خطر اینها براى شیعیان بسیار جدّى بود؛ زیرا آنها به نام امامان(علیهم السّلام) روایاتى را جعل کرده و بدین وسیله شیعیان را که پیرو ائمه اطهار(علیهم السّلام) بودند به انحراف مى کشاندند. حضرت در برابر غلات زمان خویش به رهبری «ابوالخطاب» که امیرالمومنین(علیه السّلام) را تا مرز الوهیت و ربوبیت بالا برده بودند، فرمود: «لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و کسانی که درباره لعن او توقف کرده یا تردید کنند». [8]
هم چنین امام جواد(علیه السلام) در روایتى به اسحاق انبارى فرمودند: «دو تن از غلات به نامهاى «ابو المهرى» و «ابن ابى الزرقا» خود را سخنگویان امامان(علیهم السّلام) قلمداد مى کنند؛ آن ها باید نابود و تخطئه شوند». اسحاق در صدد اجراى دستور امام بود، ولى آن دو از دستور امام مطلع شده و خود را از دید اسحاق مخفى کردند. دلیل این تصمیم امام، نقش بسیار حساس آنان در منحرف ساختن شیعیان ذکر شده است.[9]
4. فرقه کلامی معتزله که پس از به قدرت رسیدن عباسیان در مناظرات کلامی حضور جدّی داشته و در سده نخست خلافت عباسی به اوج خود رسید، یکی دیگر از جریانهای فکری و کلامی عصر امام جواد(علیه السّلام) است. موضعگیری و مناظرات حضرت امام جواد(علیه السّلام) در این برهه و در مقابل این جریان کلامی از جایگاه ویژهای برخوردار است، تا آن جا که مناظرات حضرت جواد(علیه السلام) با «یحیی بن اکثم» از بزرگترین فقهای این دوره را میتوان رویارویی تفکر تشیع با منادیان معتزله که همواره پیروزی با امام جواد(علیه السّلام) بوده است، دانست.
عباسیان از او خواستند تا سؤالات دشوار و پیچیده اى را براى مناظره آماده کند و به او قول دادند در صورتى که امام جواد(علیه السّلام) را در جریان مناظره شکست دهد، اموال و اشیاء نفیسى به وى خواهند داد. سپس، روزى را براى این کار تعیین کردند و در آن روز همه عباسیان و امام جواد(علیه السلام) و یحیى بن اکثم، و حتى شخص مأمون در مجلس حضور داشتند؛ اما این رویارویی که شرح آن مفصل است به پیروزی امام ختم گردید.
جهت مطالعه بیشتر به کتب زیر مراجعه فرمایید:
۲. زندگانی سیاسی امام جواد(ع)/ سید جعفر مرتضی عاملی، مترجم: سید محمد حسینی.
پیوندها:
[1]. اصول کافی، ج۱، ص۳۱۵و۴۹۲؛ بحار الانوار، ج۵۰، ص۱.
[2]. همان و دلائل الامامه، ص۳۸۳.
[3]. مناقب آل ابی طالب،ج ۴،ص ۳۷۹؛ بحار الانوار، ج۵۰،ص ۱۲؛ الکافى، ج 1، ص 497؛ التهذیب، ج 6، ص 90؛ فرق الشیعة نوبختی، ص 100.
[4]. همان.
[5]. تهذیب،ج3،ص283.
[6]. رجال کشی، ص 319 ؛ مسند الامام جواد (علیهالسّلام)، ص 150.
[7]. همان.
[8]. همان، ص 444.
[9]. همان.
منبع: اندیشه برتر
توسط: اکبری